خوشحالم که مادرتم
امروز روز مادر
دستهای کوچیک و گرمت رو تو دستام میزاری و بغلم میکنی
قطره اشکی از گوشه ی چشمام سر میخوره
نمیخوام ببینی اشک ریختم
اما دوست دارم بدونی دلم میخواد تا همیشه یه اغوش مطمین باشم برای شادی ها و دشواریهات
برای دوست داشتنت با همه ی وجود
من یاد گرفتم مادر شدن یعنی وقف شدن
یعنی با همه ی وجود و همیشه مراقب بودن و منتظر بودن
به هیچ نظریه ی روانشناسی ای هم اعتنا نمیکنم اخه مادرم مادر بودن منطق نمیشناسه دو دو تا چهار تا نمیشناسه
فشردن دستات و بغل کردنت تسکینیه به سالها ندیدن مادرم به در اغوش نگرفتن مادرم به نچشیدن طعم بوسه هاش
روزت مبارک مادرم
خوشحالم که مادرتم پسرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی